نگین این مجموعه که پیش روی دارید سورهی تکویر در قرآن است، طرح آخرالزمان در تورات و انجیلها نیز نشان از وجوه مشترک و پیوستگیِ این اسطورهی تکرار شونده در این سه متن دارد اما در هر متنی با جهشی تازه مواجه هستیم. اشاره به آیههای زمینی و شعر فروغ به ویژه "شکوه یأس" که در بخش پایانی آوردهام، نوعی دیگر از مفهوم آخرالزمان در روزگار ما است
آخرالزمان در تورات و مجموعهی عهد عتیق:
در مضامین عهد عتیق که ایدهی زنده شدن پس از مرگ چندان روشن نیست، «مرگِ بی بازگشت» یا همان نقطهی پایان، انتقامی دانسته شده است که خداوند به سبب گناهکاری آدم، برای او رقم میزند. گزارش باب سوم کتاب پیدایش از داستان آدم به همین نکته اشاره دارد که پس از نافرمانی آدم، خداوند گفت:
تو از خاک هستی و به خاک راجع خواهی شد... ادامه در متن کامل
آخرالزمان در انجیلها و پیام مسیح:
بنا به گزارش انجيلها، عيسي مسيح ابتدا از فروپاشي ملک سليمان و خانهي قدس خبر ميدهد و سپس بشارت ملکوت. منظور از "ملک سليمان" که مسيح خبر ويراني آن را اعلام ميکند تنها شهر اورشليم نيست، بلکه بيشتر به فرو پاشي ايدهاي اشاره دارد که نيکبختي انسان را در همين زمين و در ساز و کار همين طبيعت و زندگي گيتيانه جستجو کرده بود........
آخرالزمان در سورهی تکویر از قرآن
قریش باورشان نمیشد و حتی به ذهنشان خطور نمیکرد که به زودی خدایانشان از اریکهی قدرت فرو ریزند. خدایانی همچون خورشید و ماه و دیگر ستارگان که هر کدام در آسمان جایگاهی داشتند و در زمین معبدی به استواری صخرههای کوهستان. مهمترین بخش از سوره تکویر، کشته شدن یا زنده بهگور شدن "روانِ جمعی" یا حس همبستگی جامعه است که داستان جعلی زنده بهگور کردن دختران را جای آن نشاندهاند.
آخرالزمان و باور به منجی:
در بسیاری از گزارشها از بعثت پیامبر، وی را پیامبر آخرالزمان دانستهبودند. اتفاق شگفتانگیزی که در این نوع نگاه به تاریخ پدید آمد، یکی هم این بود که مفهوم «خاتمالنبیین» که با موضوع «آخرالزمان» که در روایات مسیحی آمده است در آمیخته شد.و پایان دورهی نبوت با پایان تاریخ کل هستی یکی پنداشته شد. در حالی این دو مفهوم را می توان کاملا از یکدیگر متفاوت دانست.
آخرالزمان در شعر فروغ و اشاره به "شکوه یاس" به گمان من، يکي از گوياترين تاويلها از رسيدن به نقطهي پايان در اين روزگار که ما هستيم، در «آيههاي زميني» فروغ ديده ميشود. تصويرهايي که فروغ در شعر خود ميآورد، بيشتر مانند بيان رؤيايي سهمگين است که انگار همين ديشب به خواب شاعر آمده است....