در بارهی این مجموعه:
باورها به "آخرالزمان" ایدههای تکرار شوندهای است که از روزگاران پیش تا کنون همچنان در ساحتهای گوناگون مطرح شده و میشود. از کهنترین متن دینی که تورات باشد تا انجیلها و سپس در قرآن طرحی در این مورد میبینیم. در هر کدام از این متون، پس از هر فروپاشی، طرح تازهای یا بگو تمدن تازهای به عرصهی حیات گام میگذارد که معمولا فراتر از تمدن و ساختار ویران شدهی پیشین دانسته میشود. در دوران معاصر روایتی را که در بارهی آخرالزمان انتخاب کردهام یکی از آیههای زمینی فروغ است که رسیدن به یأسی با شکوه را پیش چشم مخاطب میگشاید. در عین حال نگین این مجموعه سورهی تکویر در قرآن است و تاویلی کاملا متفاوت از آنچه تا کنون گفته و نوشتهاند.
فصل اول: طرح آخرالزمان در تورات
در مضامين عهد عتيق (تورات) ايدهي زنده شدن پس از مرگ چندان روشن نيست، «مرگِ بي بازگشت» يا همان نقطهي پايان، انتقامي دانسته شده است که خداوند به سبب گناهکاري آدم، براي او رقم ميزند. همچنین هرکسی در نسل آیندهی خود تداوم پیدا خواهد....
روایاتی از تورات در بارهی نقطهی پایان
فصل دوم آخرالزمان و نقطهی پایان در انجیلها
مگر میتوان این جهان واقعی پر گزند را بدون ایده و بدون رؤیا تحمل کرد؟ شاید این گونه بوده است که همزمان با اعلام ویرانیِ زمین و فروپاشی ملک سلیمان، ایدهی تازهای به نام ملکوت آسمان تولد یافت. در سه انجیل متی، مرقس و لوقا، داستان فروپاشی نهایی و پدیدار شدن ملکوت آمده است. در انجیل یوحنا اگرچه سخن چندانی از فروپاشی نهایی در میان نیست. اما خبر از تسلی دهندهای دیگر میدهد که خواهد آمد
فصل دوم، آخرالزمان و نقطهی پایان در انجیل متی
در سنت رسولان سلسلهی ابراهیمی، بازخوانی تازه از کلام رسول پیشین امری معمول بوده است. سورهی تکویر را هم بازخوانیتازهای از باب چهارم انجیل متی میتوان تلقی کرد. با این تفاوت کلی که در این سوره داستان فروپاشی خورشید و ستارگان، اشارهای به فروپاشی خدایان عرب هم بود، از شمس تا عزّی و فروریختن باورهایی که قبلا بسی استوار مینمود. افزون برآن از روانِ جمعی زنده بگور شدهای یاد شده است که مردمان و ملتها هنگام رسیدن به نقطهی پایان او را بهیاد میآورند.... 6
نقطهی پایان و آخرالزمان در قرآن و شرحی بر سورهی تکویر
امروز کمتر کسی بر این باور است که رسیدن به نقطهی پایان جهان، امری قریبالوقوع باشد. حتی به نظر میرسد در اندیشهی دین داران سنتی که در این ولایت هستند نیز موضوع «نقطهی پایان» چندان مورد نظر نیست؛ آنان بیشتر به مفهوم نجات و ظهور منجی باور دارند. یعنی مفهوم آخرالزمان تنها از این منظر طرح میشود که با آمدن منجی، روزگار بیعدالتی به نقطهی پایان خود خواهد رسید.
آخرالزمان و نقطهی پایان در زمانهی ما
به گمان من، یکی از گویاترین تاویلها از رسیدن به نقطهی پایان در این روزگار که ما هستیم، در «آیههای زمینی» فروغ دیده میشود. تصویرهایی که فروغ در شعر خود میآورد، بیشتر مانند بیان رؤیایی سهمگین است که انگار همین دیشب به خواب شاعر آمده است.